صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

فاطمه شیری:
وارد که می‌شوی، نخستین چیزی که نظرت را جلب می‌کند، تصاویر قاب شده کودکانی است که لباس‌هایی رنگی و زیبا به تن دارند؛ لباس‌ها و پوشاکی که نتیجه تلاش دسته‌جمعی گروهی است که در این ساختمان مشغول به‌کار هستند.
خانم‌ها یونیفرم‌های یکدستی به تن دارند و هر کدام پشت میز کار خود مشغول کاری هستند. یکی پارچه‌ها را برش می‌زند و چند نفر در حال دوخت الگوها هستند. اما عده‌ای هم با رفع ایرادهای کار و زدن دکمه یا اشکال تزیینی روی لباس، سر خود را گرم کرده‌اند. در میان این جمع، مردی مسن سرپرستی کار را به‌دست گرفته با تجربه‌ای که دارد در زمان غیبت مدیران تولیدی، خانم‌ها را در کارشان کمک می‌کند. منصور منصوری و فرشته ظریفی 2 شریکی که مدیران اینجا هستند، نسبت فامیلی با هم دارند و هر دو سابقه کار در تولیدی را دارند. منصوری در تولیدی‌ای که کار می‌کرده سمت سرپرستی داشته و ظریفی هم کارهای حسابداری و فروش یک تولیدی را انجام می‌داده. اینجا، در پارک شقایق، در خیابان میثاق جنوبی خانی‌آباد، ساختمانی هست که تبدیل به محل امنی برای زنان سرپرست خانوار شده؛ محلی امن با امکان درآمدزایی البته.

همکاران اینجا، هرکدام خیلی اتفاقی پایشان به این ساختمان باز شده. آنها هر روز صبح در ساعت8 خودشان را به این ساختمان می‌رسانند؛ جایی که میان محلی‌ها به‌عنوان ساختمان کارآفرینی یا تولیدی معروف است. کلید راه‌اندازی این تولیدی در ابتدا در زیرزمین خانه آقای منصوری زده شد و او و شریکش با کمترین امکانات، تولیدی پوشاک نوزاد راه انداختند. گرچه این کار در زمان شروع با سختی‌های زیادی همراه بود و اطرافیان آقای منصوری و شریکش خانم ظریفی تصور می‌کردند که کار آنها نتیجه‌ای نخواهد داشت اما آنها از پس سختی‌ها و مشکلات کار برآمدند و امروز مدیریت یک دفتر کار در خیابان جمهوری و ساختمان تولیدی پوشاک نوزاد در منطقه خانی آباد را برعهده دارند؛ 2 جوان تازه نفس که انرژی زیادی برای انجام کار دارند و حالا دیگر کارشان به آینده لااقل 30خانواده گره خورده است.

تولد تولیدی در زیرزمین

آقا منصور می‌گوید: «من کارم را از پادویی در یک تولیدی شروع کردم اما آنقدر از خودم قابلیت نشان دادم که ظرف 6‌ماه کارفرمایم سرپرستی قسمت دوخت تولیدی پوشاکی که در آن کار می‌کردم را برعهده من گذاشت». آقای منصوری از قبل با کار تولیدی آشنا بود چرا که پدرش هم در این زمینه فعالیت داشت و به گفته خودش در سال‌هایی که او در تولیدی مشغول به‌کار بود، تجربه کار در همه قسمت‌ها را داشت؛ تجربه‌ای که بعدها به او و شریکش خیلی در کار راه‌اندازی تولیدی پوشاک نوزاد کمک کرد؛ «وقتی من و خانم ظریفی قرار شد که یک تولیدی راه بیندازیم، به سرعت کار خود در تولیدی را رها کردم و همه انرژی‌ام را روی کار خودمان گذاشتم. با سرمایه‌ای که روی هم گذاشتیم و حمایت‌های همسر خانم ظریفی موفق شدیم کار تولید پوشاک نوزاد را به جایی برسانیم که امروز خودمان کار را به‌دست بگیریم».

دراین میان فرشته خانم هم کم تجربه نداشت. او با اینکه در قسمت حسابداری و فروش یک تولیدی کار می‌کرد اما به خوبی با همه قسمت‌های کار در یک تولیدی آشنایی داشت و آرزویش این بود که روزی برای خودش یک تولیدی دست و پا کند که رؤیای او خیلی زود به تحقق پیوست؛ « من همیشه رفتار کارفرماها در تولیدی با پرسنل خود را می‌دیدم اما هیچ وقت دلم نمی‌خواست که خودم چنین رفتاری با کارمندانم داشته باشم». به گفته خانم ظریفی همین اتفاق هم افتاد و به قول خودش آنها و کارمندانشان یک خانواده هستند؛ «من و آقای منصوری همیشه از بچه‌ها خواسته‌ایم اگر مشکلی برایشان پیش آمد در ابتدا ما را خبردار کنند و اگر ما نتوانستیم کاری برای آنها انجام بدهیم به سراغ خانواده‌هایشان بروند». خانم ظریفی تعریف می‌کند که او و آقای منصوری وقتی قرار شد ایده‌شان را اجرایی کنند هر کدام مقداری پول وسط گذاشتند و به پیشنهاد آقای منصوری قرار شد که آنها با یکی‌دو چرخ کار را در زیرزمین خانه او شروع کنند؛ «آقای منصوری و همسرم حتی میز کار دوخت را خودشان طراحی و ساختند. ما هرکاری که بلد بودیم تا جلوی هزینه‌های اضافی گرفته شود انجام می‌دادیم تا در شروع کار کمتر مجبور شویم پول هزینه کنیم».

البته آنها همینطوری و تنها متکی بر تجربه‌شان اقدام به راه‌اندازی یک تولیدی پوشاک لباس نوزاد نکردند. در واقع در سال89 ایده این کار شکل گرفت و آنها تحقیقات خود را در این زمینه شروع کردند؛ «اول بازار را سنجیدیم، مبلغ پولی که قرار بود سرمایه‌گذاری کنیم را درنظر گرفتیم، مشتری‌های خود را درنظر گرفتیم و حتی پارچه‌ای که قرار بود کار را با آن شروع کنیم درنظر گرفتیم».

این دو شریک با 30میلیون تومان، کار را شروع کردند؛ « در نخستین قدم اقدام به خریداری پارچه کردیم. بعد همسرم مهدی پیرهادی که تشکر ویژه‌ای از او به‌خاطر حمایت‌هایش دارم، به همراه آقای منصوری اقدام به درست کردن میز برش و دوخت کردند.

حتی برقکاری‌ها را هم خودشان برعهده گرفتند چرا که در این زمینه مقدمات آشنایی داشتند و همه این مهارت‌ها به صرفه‌جویی در هزینه‌ها کمک می‌کرد». حالا مقدمات کار درست شده بود و آنها از یک برشکار درخواست کردند که یک الگوی لباس نوزاد را برای آنها برش بزند؛ «ما آن تیراژی که می‌خواستیم به کمک برشکار برش زدیم و کارها را برای خیاط مزددوزی می‌بردیم که از قبل و به واسطه کارم با او آشنایی داشتم». به گفته آقای منصوری و خانم ظریفی این خیاط مزددوز در ورامین زندگی می‌کرد و آنها هفته‌ای 3-2 بار مجبور بودند کارها را پیش او ببرند تا او آنها را بدوزد.

یکی باشد که انگیزه بدهد

اما کار تنها به دوخت لباس‌ها توسط کارگر مزددوز و همراهانش ختم نشد. بعد از دوخت لباس‌ها آقای منصوری و خانم ظریفی شروع می‌کردند به اتوزدن لباس‌ها و دوختن دکمه یا کارهای تزیینی مثل گل یا پاپیون روی لباس‌ها. آقای منصوری می‌گوید: «یادم هست برای بار اول تیراژمان 300 نمونه کار بود. شاید آن اوایل از کارمان استقبال نشد اما ناامید نشدیم و کارمان را به‌مدت 7‌ماه ادامه دادیم ولی چیزی از علاقه‌مان کم نشده بود چراکه این کار را به‌خاطر پول انجام نمی‌دادیم».

گرچه آقای منصوری از همان ابتدای کار خودشان از کار در تولیدی بیرون آمده بود اما خانم ظریفی همچنان مدیرفروش بود. آنها تصمیم گرفته بودند که تنها یک نفرشان از کار بیرون بیاید و تا هیچ‌چیز مشخص نشده آن یکی به کارش ادامه بدهد بالاخره این دو شریک جوان با تلاش‌های خود موفق شدند کار را به جایی برسانندکه بعداز 2سال خانم ظریفی هم مجبور شد از کارش استعفا بدهد تا مسئولیت دفترفروش‌شان در جمهوری را برعهده بگیرد.

خانم ظریفی می‌گوید:« خیلی سختی کشیدیم. اما ارزش‌اش را داشت. یکی از دوستانمان دفتری در جمهوری را به ما پیشنهاد داد تا بخشی از کارهای خود را هم در آنجا انجام بدهیم. من هم که سال‌ها در قسمت فروش یک تولیدی کار می‌کردم مشتری‌ها را خوب می‌شناختم و همین خیلی کمک کرد تا کارمان جلو بیفتد».

آنها تا مدت‌ها خودشان بسته‌بندی کارها را برعهده داشتند و حتی شهر به شهر به‌دست مشتریانشان می‌رساندند؛ «خیلی‌ها بودند که سعی داشتند ما را ناامید کنند. اما همسرم که از همان ابتدای کار به من و آقای منصوری کمک می‌کرد همیشه با اعتماد و اطمینانی که به من داشت ما را حمایت می‌کرد. حتی یک وقت‌هایی که پول کم می‌آوردیم از لحاظ مالی به ما کمک می‌کرد تا اینکه کارمان کم کم جان گرفت و توسعه پیدا کرد. به‌نظرم در شروع یک کار خیلی مهم است که افرادی در زندگیتان شما را حمایت کنند و به شما انگیزه بدهند. من یادم هست خیلی از مواقع خواهر و مادر من یا آقای منصوری هم در اتو زدن یا زدن دکمه یا کارهای تزیینی روی لباس‌ها کمکمان می‌کردند».

ما یک خانواده هستیم

2 شریک بعد از ماه‌ها تلاش شبانه‌روزی موفق شدند به یک نمایشگاه فروش بهاره راه پیدا کنند و با گرفتن غرفه‌ای محصولات خود را به مشتریانشان عرضه کنند؛ «در واقع ما با شرکت در این نمایشگاه می‌خواستیم خودمان و توانایی‌هایمان را محک بزنیم». این نمایشگاه 2 سال پیش و در بوستان گفتگو برگزار شد که بانی آن ستاد توانمندسازی بانوان شهرداری تهران بود؛ «این نمایشگاه اتفاق خوبی برای ما بود؛ چون موفق شدیم تمامی محصولاتمان را بفروشیم. ما از همان ابتدای کار به کیفیت کار، بسته‌بندی، دوخت و مدل اهمیت دادیم. حتی در نمایشگاه‌ها دقت می‌کنیم که چطور دکور بزنیم تا باعث جذب مشتری شود».

معمولا دکورها و بسته‌بندی کار برعهده همسر خانم ظریفی است چراکه او ید طولایی در کار تبلیغات دارد و تجربه او هم در کمک کردن به 2 شریک جوان بی‌تأثیر نبود. خانم ظریفی می‌گوید: «در این نمایشگاه بهاره بود که ما با ستاد توانمندسازی شهرداری تهران آشنا شدیم و طی چند جلسه قرار بر این شد که ما کارمان را توسعه بدهیم و از خانم‌های سرپرست خانوار که یا مطلقه هستند یا بیوه و... جذب نیرو داشته باشیم؛ نیروهایی که خود شهرداری آنها را به ما معرفی می‌کرد».

به گفته خانم ظریفی از آنجا که او و همکارش آقای منصوری جزو جوان‌ترین تولیدکننده‌ها در نمایشگاه بودند و کارشان کیفیت خوبی داشت باعث شد که شهرداری به آنها جا بدهد و آنها هم با جذب خانم‌های سرپرست خانوار کارشان را توسعه ببخشند و از این راه نانی هم به سفره آنها ببرند.

حالا آنها مدت‌هاست که در قالب خانواده کنار یکدیگر کار می‌کنند و اینجا شرایطی فراهم است که خانواده‌های خانم‌های سرپرست خانوار هم رضایت کامل از کارکردن فرزندانشان دارند. آقای منصوری می‌گوید: «نمی‌خواهم از خودمان تعریف کنم اما می‌توانید از خود خانم‌های شاغل در این مجموعه سؤال کنید که چقدر در محیطی که کار می‌کنند آرامش دارند و باعلاقه سرکارشان حاضر می‌شوند. در واقع فضای این تولیدی شاید با همه تولیدی‌های شهر تفاوت داشته باشد و دلیل اصلی آن هم این است که ما خودمان در تولیدی کارگری کرده‌ایم و به همین‌خاطر دوست داشتیم فضای کاری خودمان با تولیدی‌هایی که در آنها مشغول به‌کار بودیم تفاوت داشته باشد».

توصیه
برای شروع یک ایده

1- به گفته خانم ظریفی و آقای منصوری شراکت در کار خیلی خوب است به شرط اینکه طرفین شراکت صبور باشند، به یکدیگر اطمینان داشته و به هم خیانت نکنند.
2- به اعتقاد خانم ظریفی خانم‌ها در کار پوشاک نوزاد می‌توانند کمک خوبی کنند چراکه آنها کار را از زاویه‌ای می‌بینند که آقایان نمی‌بینند و ترکیب ریزبینی زنانه با کلی بینی مردانه می‌تواند به روند یک کار کمک کند.
3- منصوری و ظریفی معتقدند باید یک ایده را با سرمایه کم شروع کرد که در این میان بزرگ‌ترین سرمایه تجربه است. تحمل در مقابل سختی‌ها و فکر نکردن به بعد مالی در شروع کار می‌تواند باعث موفقیت شما در پروراندن یک ایده باشد.
4- به گفته خانم ظریفی اگر تنها و یک تنه این کار را شروع می‌کرد به موفقیت الان خود نمی‌رسید؛ «در شراکت باید به‌نظر یکدیگر احترام بگذارید و به یکدیگر اعتماد کنید. ضمن اینکه من از افراد تازه کار می‌خواهم که خودشان را محدود به یک کار کوچک نکنند و به تدریج کار خود را توسعه دهند. مثلا اگر کسی در خانه عروسک درست می‌کند یا دستمال می‌دوزد خودش را به این محدود نکند و در زمینه فعالیت خود، کارش را توسعه دهد».

موفقیت
مشتری‌های داخلی پسند داریم

در تولیدی خانم ظریفی و آقای منصوری که برند «‌ای نور بیبی» را یدک می‌کشد، خانم‌ها برای رنج سنی از بدو تولد تا بچه‌های 2 سال و نیم پوشاک تهیه می‌کنند. گروه، کیفیت کار را بالا برده‌اند و از طرفی بسته‌بندی خوبی برای آن درنظر گرفته‌اند تا نظر مشتری را به‌خود جلب کنند. آقای منصوری می‌گوید:« ما مشتری‌هایی داشتیم که از برند خارجی استفاده می‌کردند اما حالا دارند کارهای ما را می‌خرند. شاید اگر فرهنگسازی‌ و به تولیدات داخلی اهمیت داده شود دیگر مشتری‌های به سمت محصولات خارجی نروند و از محصولات داخلی استقبال کنند». حالا آنها تیراژ کار خود را بالا برده‌اند و امسال به‌عنوان کارآفرین برتر اجتماعی شناخته شده‌اند. البته این تنها موفقیت آنها نبود چرا که در نمایشگاه برندها هم به‌عنوان برند برتر از نظر کیفیت انتخاب شدند.

همچنین یکی از موفقیت آنها مربوط می‌شود به دریافت لوح افتخار از دستان آقای شهردار که این باعث شد روحیه آنها برای ادامه کار بیشتر شود. آنها حتی در نمایشگاه بین‌المللی کارآفرینی زنان هم موفق به گرفتن لوح تقدیر از مسئولان برگزارکننده این نمایشگاه شدند و نمونه چنین لوحی را هم در جشنواره خانم‌های جهادگر در بخش کارآفرینی از خانم الهه راستگو گرفتند.

اما برای فرشته ظریفی و منصور منصوری گرفتن این تقدیرنامه‌ها و جوایز به معنی پایان راه نیست و این دو شریک موفق پا فراتر از مرزها گذاشته‌اند و با پیگیری محصولات خارجی و شرکت در نمایشگاه‌های پوشاک کشورهای دیگر سعی دارند با شناساندن برند خود به‌عنوان یک ایرانی، تجربیات خوبی از تولید محصولات پوشاک نوزاد در کشورهای دیگر به‌دست آورند. آنها به گفته خودشان هر چقدر جلوتر می‌روند دوست دارند کار خود را بیش از پیش گسترش دهند تا با این کار بتوانند زنان سرپرست خانوار بیشتری را پوشش بدهند. به اعتقاد خانم ظریفی این حس مسئولیت آنها نسبت به کارکنان شاغل در این مجموعه است که باعث می‌شود آنها کارشان را بیش از قبل توسعه دهند؛ «خانم‌هایی که وارد مجموعه ما می‌شوند همگی‌شان در این زمینه تجربه ندارند و در ابتدا با کارهای ساده فعالیت خود را شروع می‌کنند و بعدها کارهای سنگین‌تری را بر‌عهده می‌گیرند. در اینجا ارتقای شغلی باعث اضافه حقوق می‌شود و همین حس رقابت خانم‌ها برای یادگیری بیشتر و بهتر کار را بالا می‌برد».

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی