صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

یه حرف‌هایی رو فقط توی کامنت می‌شه زد. من گاهی دنبال یه کامنت خاص می‌گردم که به بهانه‌اش بتونم حرفم رو بزنم. الان کامنت شما خیلی کمک کرد بهم.

اگر بخوام صادقانه اعتراف کنم، دو سه مورد اصلی در ذهنم بود که باعث شد شروع کنم به نوشتن چنین بحثی و اتفاقاً اولین موردش، همین جمع‌های استارت آپی است.

استارت آپ از یک صفت و وضعیت موقت در زبان فارسی داره به یه اسم و وضعیتی کاملاً دائمی تبدیل میشه!

چندوقت پیش در همایش بانکداری الکترونیک، یه سخنرانی داشتم و به شوخی گفتم که: برای بعضی از ماها استارت آپ داشتن خودش شده شغل!

طرف می‌گه من الان چهار تا استارت آپ دارم! یا یه استارت آپ داشتم الان دارم دومی رو راه می‌ندازم!
یه بار به یکیشون که چهار تا استارت آپ داشت به شوخی – و البته از روی ناراحتی – گفتم:
تو که چهار تا بیزینس داری چرا هنوز سینه خیز راه می‌ری؟ الان باید لکسوس داشته باشی!
گفت: نه استارت آپه. هنوز بیزینس نشده.
بعد گفتم: تو که استارت آپ اولت هنوز بیزینس نشده، چرا سراغ دومی و سومی و چهارمی رفتی؟ مرغ که نیستی بخوابی روی اونها جوجه شه! زحمت می‌خواد. اگر هم زحمت بکشی و درست جلو بری بعیده فرصت کنی به دومی فکر کنی.

اگر یادت باشه قبلاً‌ در بحث شطرنج بازی کردن با خود، یه جورایی چنین بحثی رو مطرح کرده بودم:
http://www.shabanali.com/ms/?p=5039

به هر حال، باور شخصی من بر اینه که جمع‌های استارت آپی در ایران، با کمترین توجه به حرف‌های کسانی مدیریت میشه که ایده پرداز اولیه‌ی این فضاها بودند.
الان ببین اریک ریس چقدر داره همه جا از سوء برداشت‌های مفهوم Lean Startup گله می‌کنه. و همینطور خیلی‌های دیگه که از اول یه جورایی چنین جریانی رو ساختن.

نتیجه هم این شده که حالا می‌بینیم جمع‌های استارت آپی، به جای اینکه به بیزینس و درآمد و ایجاد ارزش افزوده فکر کنند، دارند سعی می‌کنند بپذیرنند که شبکه سازی، یکی از کارکردهای مهم این نوع «اکو سیستم‌ها» است.

اتفاقاً لغت اکوسیستم رو درست به کار می‌برند. چون اکوسیستم دقیقاً یعنی مجموعه‌ای که بقای خودش رو به بقای هر یک از اجزاء داخلش ترجیح میده!

بگذریم. خیلی نق زدم. اما مهمه که به خاطر داشته باشیم که مورچه‌ها با شبکه سازی داخلی، به فیل تبدیل نمی‌شن. تلخه. اما واقعیته. مگر اینکه بخواهیم دلمون رو به تصاویر خیال انگیز کارتون‌های دوران کودکی خوش کنیم.

ببخش خیلی نق زدم.
اما به دلیل اینکه تعداد زیادی از دوستانم درگیر این بازی‌ها هستند، نمی‌تونم مستقیماً و در اصل متن، جایی نق بزنم. مگه یواشکی یه همچین جاهایی!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی