صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

صفر تا صد یک دانشجو

کاری از بچه های نساجی دانشگاه یزد

۳۰ مطلب با موضوع «کارآفرینی و بازاریابی» ثبت شده است

1-محصول و یا خدمات خود را بهتر از هر شخص دیگری بشناسید و از تمام زوایا آن را بررسی کرده تا بتوانید هرگونه سوال و ابهامی را  پاسخ دهید
 
2-عاشق محصولتان باشید. زمانیکه در موردش صحبت می کنید سرشار از انرژی مثبت باشید و بگذارید دیگران عمق این احساس را بفهمند.یادتان باشد مشتریان حتما این موضوع را حس خواهند کرد.
 
3-مردم عضوی از یک گروه خاص بودن بسیار دوست دارند!! می توانید از این مورد به سطح ارزشمندی از وفاداری مشتریان دست پیدا کنید.
 
4- همیشه به روز باشید. ابزارهای تبلیغاتی و بازاریابی خود را بررسی کنید و برای هر کدام که از رده خارج شده اند، جایگزینی در نظر بگیرید.
 
5- ارتباط خود را با مشتریان سابقتان حفظ کنید. هر از چندگاهی با مراجعه حضوری و یا تماس تلفنی از حال آن ها با خبر شوید و در ایجاد صمیمیت بیشتر بکوشید.
 
6- تنها بازارهای موجود را ملاک قرار ندهید. همواره به دنبال ایجاد بازارهای جدید و ساخت الگوهای نوین فروش باشید. به یاد داشته باشید خلاقیت می تواند در بازارسازی بسیار موثر باشد.
 
7- عملکرد روزانه خود را مورد بررسی قرار دهید و خودتان را با آن همسو کنید.تحولات بازار می تواند در این تجزیه و تحلیل موثر باشد.
 
8- اگر حس کردید مشتریانتان کم تر شده اند، همه چیز را به دقت بررسی کنید، زیرا این مساله زنگ خطر برای شماست. باید در سریع ترین زمان به رفع مشکل پیش آمده پراخت.
 
9- مشتریان خود را به طور دقیق و کامل بشناسید. بدون شناخت از مشتریان نه در تبلیغات و نه در بازاریابی موفق نخواهید بود. ارتباط وسیع تری با آن ها برقرار کنید.
 
10- تبلیغات متناسب با محصول و خدمات خود ا انتخاب کنید. تبلیغات بدون استفاده از راه کارهای حرفه ای محکوم به شکست است.
 
11- اطلاعات مربوط به مشتریان را جمع آوری و طبقه بندی کنید و با توجه به اطلاعات طبقه بندی شده برای جذب و ارتباط با مشتریان برنامه ریزی انجام دهید.
 
12- همیشه سعی کنید در تیم فروشتان بهترین باشید. این اتفاق اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد و باعث می شود بتوانید هربار فروش شجاعانه تری داشته باشید.
 
13- برای هر روز، هر هفته، هر ماه از فروشتان هدفی مشخص کنید و با تلاش آن را محقق کنید. فروش پراکنده و بی هدف در نهایت ذهن شما را پریشان و آشفته خواهد کرد.
 
14- همواره به دنبال روش های نوین فروش و روانشناسی روز جامعه باشید و از همه ابزارهای به روز فروش و بازاریابی استفاده کنید. سعی داشته باشید روش های سنتی را با روش های جدید تلفیق کنید.
 
15- نگذارید دغدغه های مالی و مشکلات زندگی فرآیند بازاریابی و فروش موثر شما را تحت تاثیر قرار دهد. برای رهایی از شرایط نامطلوب خود فضایی امن در نظر بگیرید.
 
16- نقاط ضعف و قوت خود و رقیبانتان را بشناسید. سعی کنید نقاط ضعف خود را مرتفع کنید و از طریق نقاط ضعف رقیبان از آن ها پیشی بگیرید.
 
17- هرگز خود را درگیر حاشیه ها نکنید. حاشیه ها عمر کوتاهی دارند. کاملا متمرکز بر اهدافتان باشید و نگذارید چیزی ذهن شما را مشغول کند.
 
18- سعی کنید در دسترس مشتری هایتان باشید. این کار حس امنیت و صمیمت را در دل آن ها تقویت می کند و باعث می شود تا با شما روابط بهتری داشته باشند.
 
19- پروسه های اداری و کاغذ بازی های خسته کننده  جز دل زدگی و شکل گیری افکار منفی و بدبینانه در ذهن مشتری و بی اعتماد شدن او ندارد. امروزه، موفق کسی است که بهتر، سریع تر و مؤثرتر از دیگران خدمات رسانی کند.
 
20- اطلاع از جنبه های فرعی محصول یا خدمات شما می تواند در زمینه جذب مخاطب و ایجاد حس اطمینان بسیار موثر باشد. برای مثال فرش فروشی را تصور کنید که مطلع از هنر دکوراسیون داخلی است و می تواند از این منظر به مشتری نزدیک شود. مطمئنا مشتری با چنین فروشنده ای حس امنیت در خرید بیشتری خواهد داشت.
 
21- به اعتراضات مشتریان اهمیت بدهید و برای آن ها وقت بگذارید. مطمئن باشید مشتری شما از اینکه برایش ارزش و اهمیت قائل بوده اید لذت خواهد برد.
 
22- توجه مشتری را به خود جلب کنید و نیازهای او را بشناسید و سپس وارد فرآیند فروش بشوید.
 
23- طوری رفتار کنید و حرف بزنید که مشتری شیفته دانستن از جانب شما شود و این تقاضا را از شما داشته باشد.
 
24- صادقانه رفتار کنید و بگذارید مشتری عشق و علاقه شما به محصولتان را در چشم هایتان بخواند و به ادامه خرید مایل شود.
 
25- حتما قرارداد ببندید...در غیر این صورت به رقیبان خود کمک کرده و برای آن ها بازاریابی کرده اید.
 
26- استفاده از نام کوچک مشتریان می تواند در ایجاد صمیمیت تاثیر شگرفی داشته باشید. البته اگر با لبخند زیبایی نیز همراه باشد تاثیر کار دو چندان خواهد شد.
 
27- از مشتری بخواهید در مورد نیازهایش حرف بزند و در حین این کار مطالبی را بگویید که او احساس کند به محصول یا خدمات شما نیاز دارد.
 
28- تمام تلاش خود را بکنید تا با مشتری در فضایی آرام و در زمانی مناسب صحبت کنید. در چنین شرایطی بهتر می توانید به سوالاتش پاسخ بدهید.
 
29- شرایط را طوری جلو ببرید که حتی اگر مشتری احساس کرد ممکن است در انتخابش اشتباه کند بداند که شما مواظب او هستید و نمی گذارید تصمیم اشتباهی بگیرد.
 
30- آدم ها از احترام گذاشتن لذت می برنند. برای اینکه نتیجه بهتری حاصل کنید همیشه و قبل از هر چیزی از مشتریان اجازه بگیرید.
 
31- همیشه سر وقت در جلسات حاضر شوید و لباس مرتب بپوشید. مطمئنا آدم ها از دیدن آدم های مرتب و منظم حس خوبی خواهند داشت و مشتریان نیز شامل این قضیه هستند.
 
32- فروشنده ای که بیش ترین آشنایی را با وضعیت مشتری خود داشته باشد، به احتمال قوی برنده معامله خواهد بود. سعی کنید تا جاییکه می توانید از مشتریان خود اطلاع جمع کنید.
 
33- پرسیدن سوالات درست در  زمان درست می تواند یک مشتری بی علاقه را علاقه مند کند.
سعی کنید یاد بگیرید از هر خریداری باید چه سوالی و در چه زمانی بپرسید.
 
34- قبل از هر ملاقات و گفت و گو، پیش بینی ها و اهداف خود را از مشتری بنویسید و پس از پایان گفت و گو تجربیات و نتایج حاصل شده را یاد داشت کنید. این کار در بلند مدت روانشناسی بازاریابی شما را بهبود می بخشد و پیش بینی ها و برنامه ریزی های دقیق تری خواهید داشت و طبیعتا نتایج بهتری خواهید گرفت.
 
35- بازار هدف خود و مزایای رقابتی محصولات خود با رقیبان را بشناسید و برای از بین بردن نقاط ضعف محصولتان تلاش کنید.
 
36- بزرگ ترین تاثیر شما به عنوان یک فروشنده خوب، ایجاد حس نیاز و ضرورت است. زمانیکه که مشتری احساس کند در صورت عدم داشتن محصول یا خدمات شما چیز مهمی را از دست می دهد مایل به خرید خواهد شد.
 
 
37- سعی کنید با هرکس با زبان خاص خودش صحبت کنید.مسلما این امر باعث ایجاد حس همدلی با مشتری و صمیمیت بیش تر می شود.
 
38-لبخند زدن و بشاش بودن از مهم ترین ویژگی های فروشنده است. لبخند بزنید و بگذارید احساس خوب شما به مشتریان سرایت کند.
 
39- همیشه بیشترین تاکید و صحبتتان روی کیفیت محصول یا خدماتتان باشد. با اینکار شما به مشتریان یاد آوری خواهید کرد که محصول با کیفتی به آن ها خواهید داد.
 
40- بیش از اندازه سخنرانی نکنید. یک سکوت استراتژیک پس از یک پرسش مهم و یا پاسخی قاطع به سوال یک مشتری می تواند در فرآیند فروش بسیار مهم باشد.
 
 
 
41- همیشه به دنبال رهایی از پارادایم های تکراری گذشته باشید. روش های جدید را تست کنید. مردم همیشه از روش های نو استقبال می کنند.
 
42- برای فروش بیش از اندازه اصرار نکنید و در صورت عدم موافقت مشتری سعی کنید بفهمید که روند فروش کجا و به چه دلیلی متوقف شده است.
 
43- در صورت عدم موفقیت در فروش، مشتری را معذب نکنید و سعی کنید تاثیر خوبی در ذهنش باقی بگذارید. شاید از این طریق بتوانید در نوبتی دیگر و یا به کمک همکاران با او وارد مذاکره شوید.
 
44- این نکته را فراموش نکنید که مشخصات یک محصول برای مشتری خیلی مهم نیست بلکه چیزی که از خرید آن عایدش می شود برای او اهمیت دارد. پس وقت خود را با تعاریف بی تاثیر از برند تلف نکنید.
 
45- همیشه به دنبال یک رابطه برد-برد باشید.رابطه ای یکسویه که فقط یکی از طرفین از بستن قرار داد سود ببرند دیر یا زود با نقض قرارداد مواجه خواهد شد.
 
46- سعی نکنید دانش و اطلاعات خود را قبل از پرسش مشتری به رخ او بکشید. شما باید برای مشتری سوال ایجاد کنید و پس از اینکه از شما سوال پرسیده شد، پاسخ بدهید.
 
47-خوب شنیدن را یاد بگیرید و بدانید که بهترین فروشندگان کسانی هستند که از بقیه گوش شنیدن بهتری دارند؛ زیرا هوشمندانه شنیدن شرط اول فروش موفق است.
 
48- برای بستن قرارداد هرگز عجله نکنید. این کار آفت فروش است و می تواند روند خوب فروش شما را تحت تاثیر قرار دهد.
 
49- غرور نداشته باشید و بدانید اولین حرف الفبای فروش رضایت مشتری است. فروش یک کار لذت بخش است و شما زمانی طعم این شادی را خواهید چشید که خرید از شما هم لذت بخش باشد.
 
50- اگر این مقاله را تا اینجا دنبال کرده اید یعنی هدف زندگی شما فروش است. این را فراموش نکنید و هم چنین فراموش نکنید یک فروشنده خوب می تواند هرچیزی را بفروشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

این مطلبو میخوام اختصاص بدم به کاری که چند روزه بدجور  فکرمو به خودش مشغول کرده اونم چیزی نیست جز کسب درآمد ز اینترنت:

چیزایی که مینویسم  شاید به نظرتون وقت تلف کردن باشه ، اما خودم احساس میکنم ارزش تجربه کردن رو داره و دو روزه شروع کردم.  میتونید تجربیاتمو این زیر بخونین! 23.11.94

یکی از مشکلات و معضلات کشور ما به خصوص در استان‌های محروم، پدیده‌ای به نام «بیکاری» است. متاسفانه مناطقی که در طول 8 سال دفاع مقدس، از ایران پاسداری کرده‌اند را امروزه با نام مناطق محروم می‌شناسیم. اما هستند جوانانی که نه‌تنها غول بیکاری را شکست داده‌اند بلکه برای دیگران هم اشتغال‌زایی کرده‌اند. علی‌محمد بشیده، جوانی از خطه کرمانشاه است که پای در کفش آهنین توانمندی کرده است و با پشتکار و ایمان، کمر بیکاری و محرومیت را خم کرده است.

در روسـتـای انـجـیـرک، واقع در ۳۵ کیلومتری شـهـرستان اسلام‌آباد غرب در استان کرمانشاه، زمانی که ترس و وحشت جنگ همه جا را فرا گرفته بود در خانواده‌ای پرجمعیت به دنیا آمدم. فرزند چهارم خانواده بودم و با مادربزرگ و پدربزرگمان ۱۲ نفر بودیم. پدرم کاسب دوره‌گرد بود و با زحمت از پس خرج خانه برمی‌آمد. بعد از پایان کلاس چهارم به اقتضای شغل پدر به ایلام رفتیم. کار من از آنجا آغاز شد، با برادر بزرگ‌ترم با یک گاری چهارچرخ لوازم خانگی می‌فروختیم و ضایعات می‌خریدیم و کمک‌خرج خانواده بودیم. همیشه در فکر راه‌اندازی تولیدی بودم که هم خودم و هم خانواده و اطرافیانم را مشغول به کار کند؛ ولی متاسفانه مشکل من فقط فقر مادی نبود، من فقیر علم وتجربه بودم. همین بیشتر عذابم می‌داد. ایده‌هایی که در سر داشتم جرأت مطرح کردنشان را نداشتم؛ چون یا به شدت سرکوب می‌شدم یا مسخره‌ام می‌کردند. عدم توجه، سرخوردگی و بی‌انگیز‌گی سبب شد که در سال دوم دبیرستان ترک تحصیل کنم و به کارگری در این شهر و آن شهر بپردازم. بعد از خدمت سربازی به ساوه رفتم و در شرکت «سیناکاشی» با یادگیری جوشکاری، به‌عنوان نیروی فنی شرکت به‌صورت قراردادی استخدام شدم. تحول در زندگی من از آنجا آغاز شد که نگرشم را تغییر دادم. کم‌کم به توانایی‌های خودم پی ‌بردم و به این نتیجه رسیدم که من به این دنیا نیامدام تا از صبح تا غروب برای یک لقمه نان کار کنم. سال ۸۵ به زادگاهم برگشتم و با تلاش و پیگیری شبانه‌روزی و کمک دوستانم در مدت کمتر از دو سال تمامی مشکلات را از جلوی پایمان برداشتیم.

کارآفرینی با کرم ورمی‌کمپوست
پیامبر اکرم می‌فرمایند: «بهترین شما سودمندترین شما برای مردم است.» مدام به دنبال طرح‌های خوب و جدید بودم. بر این اساس با جهاد کشاورزی ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده بودم و طرح‌های زیادی پیشنهاد می‌دادم. تا اینکه طرح تولید کود «ورمی کمپوست» را پیشنهاد کردند. هیچ سرمایه‌ای نداشتم، با کلی دربه‌دری توانستم ۱۰ میلیون تومان چک، ودیعه بگذارم و با دست خالی شروع به کار کنم. این بار تمسخر دیگران و مخالفت خانواده نمی‌توانست مانع کارم بشود. با هر زحمتی که بود خانواده را با خودم همراه کردم. حدود یک سال‌ونیم، حتی هزار تومان فروش نداشتم، برای بازاریابی به اکثر شهرها می‌رفتم و کارت و بروشور می‌دادم. دیگر داشتم ناامید می‌شدم و حسابی کلافه و مقروض شده بودم تا اینکه یک نفر خرید قابل‌توجهی از من کرد و پنجره امیدی به رویم باز کرد. مدتی بعد مدیرعامل شرکت تعاونی دهیاران استان شدم و چندین طرح در سطح استان به کمک و پشتیبانی دفتر امور روستایی استانداری اجرا کردم. بعد از مدتی با یکی از نخبگان کشور به نام آقای «احمد طاهری» آشنا شدم و باب تازه‌ای به روی من باز شد و با همکاری همان کسی که اولین خرید را از من انجام داده بود، چند شرکت دانش‌بنیاد برای ساماندهی پسماند شهر، ثبت کردیم و به عنوان مشاور شهرداری ساوه توانستیم ده‌ها طرح بزرگ دیگر را در سطح کشور به مرحله اجرا برسانیم.

همه مزایای یک کرم کوچک
مـح‍ـصـولات ورمی کمپوست، پتانسیل‌های زیادی دارند که سود‌آوری زیادی را در داخل و خارج از کشور به دنبال خواهد داشت. در هر کدام از سایت‌های پرورش کرم خاکی و تولید کود، بطور مستقیم ۵ نفر مشغول به کار هستند و با توجه به زمان کاری، در زمینه‌های بسته‌بندی، بازاریابی، فروش و... نیز افراد زیادی را تحت پوشش قرار می‌دهد. این کرم‌ها ۷۰ درصد پروتئین خام دارند و مصارف بسیار زیادی دارند. از جمله آنها می‌توان به ساخت دارو و کرم‌های پروتئینه و مکمل‌های غذایی دام و طیور و آبزیان اشاره کرد. به دلیل قدرت تکثیر بسیار زیادی که دارند، به راحتی می‌توانید تولید خود را در مدت زمان اندکی افزایش بدهید. این کرم ها از مواد فسادپذیر تغذیه می‌کنند و آن را تبدیل به یک کود غنی می‌کنند که می‌تواند جایگزین کودهای شیمیایی باشد. همان‌طور که اشاره شد به دلیل وجود پروتئین زیاد در این کرم و وجود امگا ۳، به لحاظ غذایی در کشورهای آمریکای جنوبی و همچنین جنوب شرق آسیا، از اهمیت قابل‌توجهی برخوردارند. از طرف دیگر کود ورمی کمپوست را امروزه به عنوان مهم‌ترین کود و پایه اصلی تولید محصولات ارگانیک معرفی می‌کنند. این کود، دارای خواص بسیار زیادی ازجمله توانایی نگهداری آب به میزان۳ برابر است و تمامی مواد غذایی مورد نیاز گیاهان را دارد که در بخش کشاورزی باعث افزایش ۲۰ تا۴۰ درصد تولید محصول می‌شود.

علاقه و پشتکار می‌خواهد و سختی کشیدن
کار تولید ورمی‌ کمپوست از لحاظ اقتصادی دارای سود خوبی است و واقعا برای انجام این کار باید با جان و دل و علاقه کار کنید. هیچ کاری ساده نیست و هر کاری مشکلات خاص خودش را دارد. اما این کار خیلی پیچیده نیست و همه می‌توانند آن را انجام بدهند؛ اما درعین حال نیاز به مراقبت و رسیدگی و کار مداوم دارد. یکی از دلایلی که باعث علاقه من به این کار شد، این بود که تفکر در توانایی‌هایی که خداوند در وجود این موجود چند سانتی‌متری بدون چشم، گوش، دست و پا قرار داده. نشان می‌دهد که پروردگار هیچ موجودی را بی‌دلیل و بدون حکمت خلق نکرده است. اطراف ما کسانی هستند که واقعا تلاش می‌کنند اما شغل‌های کاذبی را انتخاب کرده‌اند که هیچ سود و فایده‌ای برای دیگران ندارند. «خدای ما آن کسی است که او همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده وسپس به راه کمال هدایت کرده است« آیه ۵۰ سوره طه». پس چه بهتر کاری را انتخاب کنیم که برای همه سودآور باشد.

ایده‌هایی برای آینده
اهداف بسیار بزرگی دارم و با ترویج ورمی کمپوست و جایگزین کردن این کود به جای کودهای شیمیایی می‌خواهم از سونامی سرطانی که به گفته کارشناسان در راه است، جلوگیری کنم. همچنین می‌خواهم به جوانان بیکاری که پیدا کردن کار برایشان سخت به نظر می‌رسد، نشان بدهم که با تغییر نگرش و دیدشان به آینده و همچنین پشتکار با سرمایه اندک هم می‌توان سودهای سرشار کسب کرد. من کارم را محدود به تولید کود ورمی کمپوست نکرده‌ام و در زمینه تولید محصولات ارگانیک نیز فعالیت کرده‌ام. تاسیس مرکز تولید کود ورمی کمپوست در شهرک بازیافت شهرستان ساوه را با مساحت ۵۰۰۰ متر و ظرفیت تولید روزانه ۵ تن کود، با همکاری مسئولان استان مرکزی و شهرستان ساوه آغاز کردم. همچنین در زمینه بذرهای تکاملی و مخلوط با دکتر حق‌پرست، رئیس بخش تحقیقات غلات معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم استان کرمانشاه شروع بکار کردیم، نزدیک به یک سال هم هست که با پارک علم و فناوری استان کرمانشاه کار می‌کنیم. همیشه یاد گرفتن چیزهای تازه برایم جذاب و نشاط‌آور بوده است؛ از این‌رو بعد از سال‌ها ترک تحصیل، در دانشکده کشاورزی در رشته زراعت مشغول به تحصیل هستم.

10 استراتژی برای داشتن یک شروع خوب

در زندگی هر شخص صاحب کسب وکار، یک روز ، با یک سری از ملاقاتها واحترامات تحت الفظی پرشده است .وقتی شما اولین برخورد با مشتری یا هم قطار خود را داشته باشید می خواهید که در مسیر درستی گام بردارید . انجام این عمل ، اولین برخورد وملاقاتهای پس از آن را به خوبی وآسانی میسر می سازد. قدمهای نادرست ، تلاش سختی جهت جبران احتیاج دارد. انرژی خود را برای بعد حفظ کنید واین استراتژی های آسان را جهت یک شروع موفق بکار برید .

1-هر گاه شخصی را ملاقات می کنید، بایستید.

این مورد به شما اجازه می دهد که با شخص مخاطب در یک حد برابر قرار بگیرید. با باقی ماندن در صندلی خود ، پیغامی با مضمون اینکه " تصور نمی کنید که شخص مقابل به اندازه کافی توجیهی جهت زحمت ایستادن داشته باشد " انتقال می دهید .اگر خود را در موقعیتی می بینید که نمی توانید بایستید ، ( مانند زمانی که پشت گلدانی با شاخه های بزرگ هستید !!) عذر خواهی کنید وتوضیح دهید .برای مثال می توانید بگویید : مرا ببخشید نایستادم . برگهای این گلدان مانع دید من می شوند .

2- لبخند بزنید .

احساسات ظاهری شما گویا تر از کلمات می باشند . به نحوی نگاه کنید که شما از ملاقات دیگران ، بدون توجه به آن چیزی که در ذهن دارید خرسند هستید . برای شخصی که زودتر از شما می ایستد ، لبخندی روی صورت بیاورید .

3- تماس چشمی داشته باشید .

نگاه کردن به اشخاصی که شما ملاقات می کنید ، بیانگر توجه وجلب نظر شما به آنهاست . اگر نگاه شما در جای دیگری باشد ، بیان می کنید که به دنبال شخص دیگری جهت پیشبرد میل تان هستید .

4- بی درنگ خودرامعرفی نمایید .

5- وقتی لازم است ، شرحی شامل اینکه که هستید بیان کنید .

کافی نیست که به فرض بگویید: " سلام .من ماری جونز هستم ." اطلاعات بیشتری بدهید :"سلام من ماری جونز هستم .من برای شرکت ... فعالیت می کنم ."

6- استوار دست بدهید .

بعنوان احترام دستخود را دراز کنید. شخصی که ابتدا دست خود را دراز می نماید احساس آسودگی واطمینان می نماید . مطمئن باشید که بخش احترامات فیزیکی شما حرفه ای است . به نحوی دست ندهید که استخوان مچ خرد شود یا خیلی شل دست ندهید . اگر در دست دادن با خانمها وآقایان دستپاچه شدید از آن صرفه نظر کنید .

7- یاد بگیرید که چگونه یک معارفه روان داشته باشید .

در کسب وکار شما همیشه اشخاص با اهمیت کم را به اشخاص مهم معرفی می کنید . روش این کار به این ترتیب است که ابتدانام افراد مهم را ذکر کنید ، به دنبال آن با کلمات :" میل دارم معرفی کنم ..." وسپس نام افراد دیگر را ذکر کنید. مطمئن شوید که مطالبی درباره هر شخص بگویید تا دیگران بدانند چرا آنها رامعرفی می نمایید ومقداری اطلاعات خواهید داشت که با کدام شخص شروع به گفتگو نمایید .

8- تشخیص دهید که کدام شخص مهمتر است .

مشتری یا دورنمای کسب وکار مهمتر از رئیس شماست .فقط به خشنودی رئیس خود چشم نداشته باشید .

9- به اسامی در ملاقاتها توجه نمایید .

بسیار متعارف است که فکر کنید چه چیزی می خواهید بگویید وبه دیگران تمرکز نکنید . اگر شما تمرکزداشته باشیدوهنگامی که نامی را می شنوید ، تکرار کنید شانس بالاتری از قبل دارید .

10- اسامی کوچک اشخاصی را که برای دفعه دوم می بینید با اجازه خودشان بکار برید .

همه اشخاص نمی خواهند در جلسات ابتدایی به صورت غیر رسمی نامیده شوند .بهتر است در مسیر رسمی اشتباه کنید تا اینکه دیگران را با چوب وچماق بزنید .هدف شمادر بین چند دقیقه ابتدایی ملاقات با اشخاص دیگر دادن احساس راحتی به آنها وسهولتی است که آنها بخواهند با شما کار کنند .

وقتی شما برای آن برخوردهای بحرانی ابتدایی قوانین دلگرم کننده ای را رعایت کنید شما یک شروع محکم برای یک ارتباط سود بخش در دراز مدت را خواهید داشت .

میخام بگم چگونه 250 میلیون بدست آوردم و میخام به کمک شما این پول تا 10 میلیارد جلو ببرم تو اینجا میخام تعریف کنم 

ابتدا با برنامه ریزی کاری که حدود یک ماه کشید تمام نقشه های کار نوشتم 

مرحله اول(ابتدا یک دانه چاپگر خریدم و همراه کارتریج قابل شارژ 

من سی دی های نرم افزار درسی تکثیر میکنم و به فروش می رسانم خوب الن میگید بازار یابی چطور بوده که این همه پول بدست آوردم 

ابتدا 10 تا دانش آموز جمع کردم و به اونها قول 1000000 تومان در ماه را دادم وبه آنها گفتم شما می رید به مغازه دارا میگید از اینا دارید ما از اینها هر کدومشون میگفتن 4 تا یا 5 تا میخایم بعد من هم 2 روز بعد می رفتم به مغازه آنها و هر قیمتی می انداختم تا حداقل 1 میلیون تا 2 می خریدند

جنس های با ارزشی که مرا پلدار کرد

1 درس یار 

2 سی دی کارتون مخصوص کودکان ویژه سوپرمارکت ها با فروش فوق العاده که عالی فروختم الانم یک سری جدید تولید کردم که میخام یک قسمتیش رو عمده توافقی بفروشم

3کمربند لاغری بخار

4 تولید چیپس خانگی 

5 پرفکت وتمام وسایلی که درتبلیغات م/ا/ه/و/ا/ر/ه می فروشند فروختم با قیمت فوق العاده خوب

چطور می‌شود افرادی را که در خیابان قدم می‌زنند، پاساژها را می‌گردند یا در وب چرخ می‌زنند، متقاعد کرد که سری هم به فروشگاه و مغازه و وب‌سایت ما بزنند؟ اصلا چرا باید این کار را کرد؟ یک فروشنده می‌داند که درآمدش نسبت مستقیم با تعداد مشتریانش دارد و مشتریان واقعی (کسانی که پول می‌دهند) زمانی بیشتر می‌شوند که مشتریانِ بالقوه بالا بروند؛ یعنی افراد از میان این همه عرضه‌کنندگان کالا و خدمات، دل‌شان بخواهد که به ما مراجعه کنند. می‌گویند «تغییرات کوچک، نتایج بزرگ ایجاد می‌کنند»؛ و چند مثال واقعی که در این مقاله می‌خوانید، نشان می‌دهند که همیشه می‌شود خلاق بود و به جای غرزدن از اوضاع و شرایط و این‌که بازار کساد است و مشتری نیست و… اقدام کرد و کاری انجام داد.


۱. هر سه‌شنبه، کیک یزدی تازه!

قنادی‌ها همیشه شیرینی‌های خوش‌رنگ و خوش‌عطر و خوش‌قیافه دارند و همه این‌ها چیزی‌ست که اشتها را تحریک می‌کند و دل‌مان می‌خواهد چند تا از آن‌ها را بخریم و به خانه ببریم و بخوریم. اما چه عاملی باعث می‌شود که واقعا تصمیم بگیریم امشب به قنادی برویم و شیرینی بخریم؟ بعضی وقت‌ها، مناسبت‌های خاصی این موقعیت را فراهم می‌کنند. اما در روزهای عادی چطور؟ یک قناد نابغه چطور می‌تواند شیرینی‌های تازه‌اش را به مشتریان علاقه‌مند و خوش‌اشتها عرضه کند؟ یک قنادی در همین تهران خودمان، کاغذی پشت شیشه مغازه‌اش چسبانده و نوشته بود که: «هر سه‌شنبه عصر، کیک یزدی تازه عرضه می‌شود». به همین سادگی! مشتری‌ها که همیشه تازگی شیرینی برای‌شان مهم است، یادشان می‌ماند که سه‌شنبه‌ها می‌توانند از این قنادی کیک یزدی داغ بخرند و یادشان می‌ماند که این قنادی جنس‌های تازه دارد. پس به بهانه کیک یزدی تازه وارد قنادی می‌شوند و ممکن است چیزهای دیگر هم بخرند. کافی‌ست این قنادی شیرینی‌های خوبی داشته و با مشتریانش خوش‌برخورد باشد تا کسی که یک بار از آن‌جا خرید می‌کند، به مشتری دائمی تبدیل شود و به دوستان و آشنایان خود هم درباره آن بگوید.


۲. می‌خواد منو بفروشه

برای فروختن ماشین‌ها در ایران، اغلب معمول بوده است که صاحب ماشین، کاغذی را پشت شیشه می‌چسباند و روی آن می‌نویسد «فروشی» و احتمالا مدل ماشین و شمارۀ تماس را هم می‌گذارد. حالا در میانه این روش مرسوم و کلیشه‌شده، یک نفر ابتکاری جالب به‌خرج می‌دهد و روی کاغذ، یک صورتکِ ناراحت می‌گذارد با این جمله: «می‌خواد منو بفروشه». در میان این همه ماشین که فقط روی‌شان نوشته شده «فروشی»، این یکی با این تغییر ساده اما چشمگیر، کلی مشتریِ بیشتر جلب می‌کند.


۳.فقط فتوکپی نداریم!

دیده‌ایم که پشت شیشه خیلی از مغازه‌های لوازم‌التحریرفروشی، انگار با لحنی عصبانی (گویا از بس جواب کسانی را داده‌اند که در مورد کپی سوال داشته‌اند) نوشته‌اند: «کپی نداریم، لطفا سوال نکنید!» حالا، یک مغازه لوازم‌التحریر آمده و همین چیزی را که می‌تواند نقطه ضعف او محسوب شود، به نقطه قوت تبدیل کرده. حتما می‌پرسید چطوری؟ خیلی ساده؛ جمله را این‌طوری شنگول کرده و نوشته: «فقط فتوکپی نداریم!»


۴.کارتِ تخفیف بدهید، عکس بگیرید!

یک عکاسیِ تازه افتتاح‌شده در طبقاتِ یک پاساژ بزرگ، چطور می‌تواند مشتریان را به سمت خود جلب کند؟ عکاسی مورد نظر ما، کاری جالب انجام داد. با سایر فروشگاه‌های پاساژ وارد مذاکره شد، گفت که به مشتری‌های‌شان پیشنهاد بدهند در ازای فلان مقدار خرید، میتوانند یک کارت بگیرند که با آن می‌توانند به عکاسی مراجعه کنند و یک سری عکسِ سه در چهارِ رایگان بگیرند. آن مغازه‌دارها خوشحال بودند که از این طریق، انگیزهای برای مشتریان خود ایجاد می‌کنند که بیشتر بخرند. وقتی خریداران با کارت تخفیف به عکاسی می‌رفتند، عکاسِ هوشمند و نابغه ما به آن‌ها پیشنهاد می‌کرد که عکس‌های دیگری هم بگیرند (اما اصلا آن‌ها را توی رودربایستی و تحت فشار قرار نمی‌داد). تازه، کارت‌های تخفیف را هم نگه میداشت و آخر ماه، پول عکسهای سه در چهار را از صاحبان مغازه‌ها می گرفت. شما به این ترفند ساده اما موثر، آفرین نمی‌گویید؟


۵. چی بپزم؟

این همه سایت آشپزی به زبان فارسی وجود دارد. این همه هم کتاب آشپزی. همه چیز از پیش مشخص است: مواد لازم و طرز تهیه و دسته‌بندی غذاها و… آیا واقعا همین‌طور است؟ یعنی راه ابتکار بسته است؟ یک سایت آشپزی چه کاری می‌تواند انجام دهد که از سایر سایت‌های آشپزی متمایز شود و در عین حال، کاری انجام دهد که با کتاب آشپزی نمی‌شود انجام داد؟ باز هم یک ایده ساده و جالب و بسیار موثر: «به من بگو چه موادی تو خونه داری، تا بهت بگم چه غذاهایی می‌تونی درست کنی!»

1.

مردی یک فروشگاه لوازم خانگی کوچک داشت. یک روز که او به سرکار رفت متوجه شد که در قطعه زمین سمت راست فروشگاه او یک ساختمان جدید بنا می کنند. مدتها بعد در آن ساختمان جدید یک فروشگاه لوازم خانگی خیلی بزرگتر از فروشگاه کوچک مرد افتتاح شد. یک ماه بعد در قطعه زمین سمت چپ فروشگاه مرد ساخت و ساز جدیدی آغاز شد و پس از تکمیل ساختمان مرد متوجه شد که آنجا نیز یک فروشگاه لوازم خانگی بزرگ افتتاح خواهد شد. بدتر از آن این بود که یک روز مرد با بنر فروشگاه سمت راست خود مواجه شد که برآن نوشته شده بود "فروش ویژه افتتاحیه – 50 درصد تخفیف" و همچنین فروشگاه سمت چپ نیز بنری با این مضمون "حراج فوق العاده – 75 درصد تخفیف" برافراشته بود و هر کدام از بنرها از فروشگاه مرد بزرگتر بود . صاحب فروشگاه کوچک که می دانست نمی تواند با قیمت های فروشگاه های بزرگ رقابت کند از روشی چریکی استفاده کرد و بنری در بالای فروشگاه خود نصب کرد که بر آن نوشته شده بود:
ورودی اصلی

من تو دیوار تبلیغ محصولات فروشگاه رو میکنم و خیلی خوب جواب داده
روزی 3تا آگهی میشه داد ولی با تغییر تلفن و ایمیل و با گوشی و کامپیوتر جمعا تا روزی 10 تا آگهی میشه داد توی دیوار من هر روز اینکارو انجام میدم و خیلی روی فروشم تاثیر داشته
مخصوصا که نوشتم با نشان دادن آگهی دیوار تخفیف ویژه ای بگیرید ملت سرو کله میشکنن که آگهی دیوار رو نشون بدن تا تخفیف بگیرن 
اگر روزی 20تا مراجعه کننده دارم 15 تا 16 نفر از دیوار هستن و هدفمند میان به قصد خرید دیگه مگر اینکه با قیمت کنار نیان یا ببینن جنس خوبی نیست


سالهاست همه چیز تغییر کرده اونایی که با تغییرات همراه هستند موفق میشن .

۷ ترفند بازاریابی با اینستاگرام

ترفندهایی که خیلی‌ها نمی‌دانند!

استارا نمیدونم چرا همه میگن بنظرم قیمت های بازار تهران کمتر از استارا باشه

بانه از استارا خوبه سردشت از بانه بهتر هست دبی از همه بهتره

اگه سرمایه تا 3 میلیون هست تهران خوبه مخصوصا کوچه ها و زیرزمین ها . ممکنه باور نشه اما قیمتی بهت میدن برابر با دبی. من چند بار چند تا عمده فروش پیدا کردم که خودشون مستقیم از چین میاوردن شورت 800 تومان خریدم اوردم سبزه میدون اونجا توی راسته بازار طرف 1500 میگفت 1000 تومان گفتم همشون ازم خرید تا یک مدتی اینکار میکردم

چرا خیلی ها ول میکنند علتش اینه اکثرا فروشنده ها اقایون هستن و سود در لباس زیر خانم ها هست و نمیشه اقا فروشنده باشه و دردسر داره و جذب پوشاک میشن

اگه سرمایه 5-10 میلیون هست بانه و ترکیه خوب هست ترکیه فکر اسمشو نکن از 1500 تا 5000 تومان هست خودم به چند نفر توی تهران 3-5 هزار تومان میدم اونا 7- 12 هزار تومان میفروشند اگه بتونی بفروشی تک سایز بخری و بفروش سودش عالی هست 

از ترکیه مستقیم خودت نمیتونی بیاری قانونی 30-35 میگیرن و تهران بهت تحویل میدن

قاچاقی 20 تومان میگیرن اما تضمینی نیست

هر کدومشون خواستی بگو برات ردیف میکنم

برای همین بیشتر به پوشاک میرند حساب کن یک کیلو لباس زیر هم 35 میدی و یک کیلو لباس مجلسی و شب یا کت و شلوار هم 35 میدی 

اما سودش چقدر فرق داره؟

 

 

اگر لباس زیر ترک میخواین ( وارد کننده مستقیم دسته اول - بقیه تو بازار ازین میخرن) البته فکر کنم بتونن همسایه هاشونم معرفی کنن که جنس ایرانی یا چینی و NBB هم بگیرین من فقط شماره ایشونو دارم که کاتالوگو اینترنتی میفرستن سفارش رو با پست تیباکس براتون میفرستن شهرستان 

با این شماره تماس بگیرید

مغازه بازار تهران 55163871 - ایستگاه خیام -راسته عباس آباد بازار کویتی های دو

موبایل 09194189019

 

دانلودرایگان کتابچه 67 صفحه ای آموزش واردات پوشاک از ترکیه (بسیار کاربردی) - کلیک کنید

 

لطفا در مورد نحوه کار خود بیشتر توضیح دهید.
1-حداقل سرمایه مورد نیاز
2-نحوه خرید و فروش
3-کدام منطقه آزاد فعالیت می کنید
4-چه مجوزهایی رو باید داشته باشیم


1- شخصا" با 3 میلیون شروع کردم البته با این پول جنسی نمی شه وارد کرد . بنده هم لباس از دوستانی که وارد می کردن می خریدم و از منطقه خارج می کردم . بعدا" که سرمایه ام بیشتر شد از ترکیه پوشاک وارد کردم . در حال حاضر از ترکیه و آلمان خرید می کنم . 
پوشاک قابلیت خوبی که داره اینه که هر جایی می شه فروخت و نیازی هم به سرمایه زیاد نداره با خیلی ها ارتباط دارم که کار پوشاک رو از توی خونه اشون و فروش به خانواده - همسایه - اقوام خودشون شروع کردن .
2- این سوال کلی هست ولی : از کشور مورد نظر خرید می کنیم به موسسه حمل می دیم تا منطقه حمل می کنه . پس از ورود به انبار گمرک منطقه و ترخیص، می فروشیم 
برای فروش هم چون من یه تعداد مشتری ثابت و جدید ( مغازه دار، خانم خونه ، چترباز ) دارم قبل یا همزمان با ورود جنس ام به منطقه سایت فروش ام رو آپدیت می کنم و به مشتری اس ام اس می دم و اگه تونستن حضوری می آن و در غیر اینصورت غیر حضور سفارش می دن. 
3- منطقه آزاد ارس - جلفا - مجاور مرز ارمنستان، آذربایجان و ترکیه 
4- پروانه صنفی از منطقه ( داشتن مغازه یا دفتر کار بر حسب نوع کالای وارداتی یا موضوع فعالیت + اسکان دائم در منطقه : کارت ارس وندی ) اگه جنس زیاد وارد می کنید که باید انیار هم معرفی کنید .

 

 

 

سلام
در کشور آلمان فروشگاهایی هست که لباسهای مارک دار رو بعد از خارج شدن از مد روز می فروشن البته با قیمت های خیلی ارزو ن
حالا سوال این هست ایا ورود لباس مارک دار به ایران قانونی هست و اینکه از چه راهی میشه بدون گمرک مثلا از ترکیه یا عراق جنس وارد کرد


درسته . به دلیل بالا بودن نرخ یورو ( نرخ آزاد ) و مشکل انتقال قانونی ارز و تعرفه 100 درصدی گمرکی ورود پوشاک به ایران که جزء اولویت گروه 10 محسوب می شه عملا" واردات پوشاک از هیچ کشوری به صرفه نیست مگر تحت شرایط خاص که عرض می کنم . 

در حال حاضر مثلا" یه شلوار جین در آلمان که گرید آ ( 1A- ware ) یعنی کالای مرغوب باشه ( اجازه واردات پوشاک درجه 2 1B-ware داده نمی شه ) حدود 100 یورو هست و اگه 100 یورو هم گمرکی و هزینه استاندارد داشته باشه و برای هر دونه 3-2 یورو هم هزینه حمل داشته باشه با یورو 4300 تومان ( چون این پول به دلیل ت/ح/ر/یم به صورت سیاه و خارج از شبکه بانکی به اروپا انتقال پیدا می کنه ) این شلوار قیمت خریدی معادل 872900 تومان خواهد داشت که عملا" به هیچ عنوان به صرفه نیست 

اما فرض کنید از این جنس یک فصل گذشته باشه که معمولا" قیمت اون تا 10 یورو پایین می آد ( فصل جنس گذشته کیفیت هیچ افتی نداره و همون جنس هست ) و از طریق یکی از تجار مناطق آزاد و با کمترین هزینه گمرکی ( 15 تا 20 درصد ) و با همون کرایه بیاد می شه 15 یورو و یعنی 64500 تومان 

با این قیمت می بینید که واردات و فروش به صرفه هست و حداقل مشتری به خاطر اینکه جنس اروپایی می خره حاضره مبلغ بیشتری بپردازه و اصلا" قیمت خاصی نداره و این هنر شماست که این جنسو هرچه قدر بالاتر بفروشید مخصوصا" اینکه اون جنس مارک معتبری باشه . 

اما در رابطه با قسمت دوم سوال شما اگه مقصد نهایی جنس شما ایران هست که صرف نداره که اونو به کشور دیگه ای بفرستید و پول ترانزیت و خاک بدید 

وقتی راه قانونی وجود داره چرا قاچاق و غیر قانونی عمل کنیم .

 

 

 

 

اما دوستی سوال پرسیده که با چه مقدار شروع کنم و چی بفروشم . 

1- اگه تازه می خواید شروع به کار پوشاک بکنید به هیچ عنوان سراغ جنس مردونه نرید . 
2- مهم نیست با چقدر شروع می کنید ( فکر می کنم برای همین توی این فروم هستید که با ایده و سرمایه کم بتونید موفقیت کسب کنید ) 
3- در ابتدا اجناس فصلی کمتری بخرید تا مهارت بیشتری کسب کنید : گرچه سود خوبی داره 
( لباس فصلی مثل : کاپشن --- لباس غیر فصلی مثل لباس راحتی زنانه و یا شلوار جین ) 
4- شما جنسی رو می خرید که بفروشید بنابراین اول مشتری پیدا کنید . از خانواده، دوستان ، اقوام و همایگانتان شروع کنید بعد که کارتون گرفت مغازه بگیرید . 

 

سلام دوستان آدرس عمده فروش ها لباس بچه را در تهران می خواهم برای شهر ستان برای فروش می خوام اگر کسی دارد متشکر می شم

3راه جمهوری و 15 خرداد تهران خوبه 

دوستان شهرستان های خوی و جلفا هم از وقتی مرز رازی رونق گرفته الان جنسهای ترک با قیمت خوبی میاره و برای خرید مناسبه

 

 

دانلودرایگان کتابچه 67 صفحه ای آموزش واردات پوشاک از ترکیه (بسیار کاربردی) - کلیک کنید

 

 

 

تا 30 کیلو میتونی بیاری

 

ممنون

یعنی اگر سایز بندی باشه گیر نمیدن جریمه کنن؟؟ بخوان گمرکی بگیرن یا بار رو ضبط کنن؟؟

 

یکی از هواپیمایی ها ( فکر کنم تابان ) نفری 40 کیلو مجازی

ولی قلق داره که پرواز های چه ساعتی کمتر گیر میدن - کی رد بشی نبینن( به نفرای اول بیشتر گیر میدن) به زن و مردای تنها ( به خانواده بچه دار کمتر گیر میدن)

اگر ساکت رو باز کنن نباید سری چیده باشی ترجیها نایلونهاو جعبرو باید بیخیال بشی و بریزی دور - باید تو ساک چندلایه بچینی 1 لایه خریدها 1 چنتا لباس و لوازم شخصی روش دوباره 1 لایه خرید و لباس باز شده بدون اتیکت روش- باید یجور بچینی اگه باز کردن بتونی بگی سوغاتیه

 

ساکهای خیلی بزرگ زیاد توچه رو جلب میکنن - کوله پشتی ها خیلی خوبن و چنتا ساک کوچیک خیلی بهترن

 

خلاصه ریسکش بالاست - مظطرب باشی و وارد نباشی گیر میوفتی باید جریمه بدی

 

خودم کلا دوست ندارم کاری کنم که مجبور باشم فکر کنم تئش چه خالی ببندم

 

 

 

 

 

شرکت تولیدی نیکو‌تن پوش که توانسته نام خود را به‌عنوان یک برند معتبر و خوش‌نام البسه زیر در صنایع نساجی و پوشاک کشور تثبیت نماید؛ از یک ایده‌پردازی ساده شکل گرفت که مدیرانش از همان ابتدا به دنبال برندسازی بودند. در سال‌های دور، تولید و بسته‌بندی البسه زیر شمایل امروز را نداشت و به‌گفته علی مهرابی- مدیرعامل نیکو تن‌پوش- «پیش از ورود ما به بازار، ‌بسته‌بندی لباس زیر چندان شکیل و مناسب نبود و از سلفون‌ها و کاغذهای معمولی برای بسته‌بندی استفاده می‌شد ‌در بازار هم‌، قیمت ارزان‌تر در اولویت خریداران قرار داشت‌، به دلیل کم‌توجهی ‌تولیدکنندگان به مقوله کیفیت، بارها مشاهده کرده بودم که زیرپوش سایز بزرگ خریداری می‌شد اما پس از یک‌بار شست‌و شو سایز آن به متوسط تبدیل می‌شد!!! لذا در همان ابتدای کار به دنبال الگوسازی بومی متناسب با اندام ایرانی‌ها رفتیم.» به‌عنوان یک تولیدکننده، دغدغه بسیاری برای حفظ کیفیت محصولات خود دارد تا جایی که اعلام می‌کند« اغلب تولیدکنندگان کشور زمانی که مورد توجه مردم قرار می‌گیرند و به یک برند معتبر و خوش‌نام تبدیل می‌شود؛ برای کسب سود بیشتر و بیشتر، از کیفیت کالاهای خود کم می‌کنند در حالی‌که نیکو تن پوش هرگز چنین طرز تفکری ندارد و اگر زمانی مجبور شویم کیفیت محصولات خود را کاهش دهیم؛ قطعاً کارخانه را تعطیل خواهیم کرد تا نام نیکو تن‌پوش کوچک‌ترین نکته منفی و سیاهی در اذهان مصرف‌کنندگان به وجود نیاورد.»

RE: راهنمایی تولیدی لباس زیر زنانه

من 1 پیشنهاد دارم که قبلا به خودم شده ولی هزینه راه اندازی تولیدی رو نداریم و فعلا پخش عمده داریم
ما لباس زیر ترک رو مستقیم از کارخونه دار میخریم ( رقیبامون از نمایندگی بازارشون میخرن بنابر این ما 50% سودمون بیشتر از اونهاست) و تو بازار تهران پخش میکنیم

خیلی کارخونه دارهای ترک دوست دارن بجای جنس دوخته شده به تولیدی ایرانی، پارچه ی برش خرده با کش و یراق و همه چیشو بفروشند - چون اونجا برشها با دستگاه لیزر و به تعداد خیلی زیاده و ارزون - ولی هزینه دوخت و خیاط و کارگر بسیار از اینجا گرون تره ( 1 پادوی دم در مغازه اونجا لاقل ماهی 1،200،000 تومان ما درآمد داره)

شما میتونید با کارخونه ها چنین رایزنی کنید - حالا 1 برند ایرانی در حد کیفیت ترک میزنید و با قیمت تمام شده ی پایینتر بازاریابی میکنید - کافیه قبل از شروع تعداد محدودی رو بیارید و بدوزید (مثلا 1000تا) و بازاریابی کنید بازار دستتون اومدو سفارش گرفتید - تولیدی رو راه بندازیدو تقاضای جنس کنید



پیشنهاد این دوستمون خیلی خوبه و شدنی
حتی کسایی که جوراب ایرانی تولید میکنند مثل نخباف شاوین و.. دارن نخ رو از ترکیه وارد میکنن
چون نخ ایران مرغوب نیس از جهتی هزینه گمرکی برای مواد اولیه به کشور خیلی پایینه و میصرفه

http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=13506&pid=154489#pid154489


جدول ۱۵ساله افزایش مزد به دلار

کارگران امسال چند دلار می‌گیرند؟

بر اساس نرخ ۳۳۵۰ تومانی دلار در بازار آزاد، کارگران مجرد در سال ۹۴روزانه ۷.۰۸ دلار و ماهیانه بدون اضافه کاری حداکثر ۲۶۶.۲ دلار دریافت می کنند که این میزان برای کارگران متاهل با یک فرزند ۲۸۷.۶ دلار است.

در یک مصاحبه زنده از بیــل گـــیتس (ثروتمندترین فرد دنیا) پرسیدند راز موفقیت شما چیست؟

بیل گیتس پاسخ داد :

هیچ رازی در کار من وجود ندارد ...
خیلی ساده ؛ من طرحم را به 1200 نفر نشان دادم،
نهصد نفرشان قاطعانه گفتند : نه!
و سیصد نفر به آن توجه کردند ،
هشتاد و پنج نفرشان نظر مثبتی داشتند ولی در عمل هیچ کاری نکردند ،
سی نفر از آنان طرح را جدی گرفتند،
و یازده نفرشان با سرمایه گذاری در طرح من را مولتی میلیاردر کردند ...


یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاد و به یکی از این فروشگاهای بزرگ که همه چیز می فروشند در ایالت کالیفرنیا رفت. مدیر فروشگاه به او گفت: «یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم می گیریم.»

در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند مشتری داشته است؟

پسر پاسخ داد: «یک مشتری.»

مدیر با تعجب گفت: «تنها یک مشتری...!؟ بی تجربه ترین متقاضیان در اینجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟»

پسر گفت: «134,999.50 دلار»

مدیر فریاد کشید: «134,999.50 دلار...!؟ مگه چی فروختی؟»

پسر گفت: «اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه. بعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری؟ و مشتری گفت خلیج پشتی. من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به او فروختم. بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا می تواند این قایق را بکشد؟ که گفت هوندا سیویک. من هم یک بلیزر دبلیو دی4 به او پیشنهاد دادم که او هم خرید.»

مدیر با تعجب پرسید: «او آمده بود که یک قلاب ماهیگیری بخرد و تو به او قایق و بلیزر فروختی؟»

پسر به آرامی گفت: «نه، او آمده بود یک بسته قرص سردرد بخرد که من گفتم بیا برای آخر هفته ات یک برنامه ماهیگیری ترتیب بدهیم، شاید سردردت بهتر شد!»

برای فروش بیشتر و بهتر، برای مشتریانتان قصه بگویید!

یک راه بسیار موثر در جلب توجه مشتریان احتمالی و درگیر کردن فکر آنان با محصول و یا خدمات شما تصویر سازی ذهنی و القای این تصویر به مخاطبان است. همه افرادی که در شرکت اپل کار کرده اند و یا به طوری با استیو جابز مدیرعامل فقید آن شرکت در ارتباط بوده اند یک ویژگی و توانایی بسیار برجسته او را قدرت داستان سرایی و قصه گویی اش می دانند.

ابزارهای مورد نیاز کسب درآمد اینترنتی بر پایه عضویت

درآمد:
هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.

خرج:
اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس‌انداز:
آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.

ریسک:
هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.

سرمایه‌گذاری:
همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.

انتظارات:
صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.