جوراب گمشده، یکی از مشکلات و چالشهای مهم و مشترک بسیاری از ما انسانهاست.
البته ظاهراً تجربه نشان میدهد که مردان در این زمینه، با مشکلات بیشتری مواجهاند و بسیاری از مردها، بخش عمدهای از زندگی خود را صرف پیدا کردن لنگه گمشدهی جوراب خود میکنند.
این بار در ادامهی بحثهایی که گاه و بیگاه از نوشتههای دن اریلی در وال استریت ژورنال نقل میکنیم، به ماجرای جوراب گمشده، میپردازیم.
شاید برای شما جالب باشد که جوراب گمشده، جزو معدود موارد و موضوعاتی است که چند مرتبه، در سوالها و بحثهای دن اریلی به شکلهای مختلف مطرح شده و ظاهراً اهمیتی بسیار مهم دارد. در حدی که دن اریلی حتی بر روی جلد کتاب Irrationally Yours هم، به مسئلهی جورابهای گمشده به عنوان یکی از موضوعات مهم مطرح شده در کتابش، اشاره میکند.
آنچه در ادامه میخوانید، ترکیب تمام بحثهایی است که او در جاهای مختلف دربارهی این مسئلهی مهم و حیاتی، مطرح کرده است!
سوال: دن اریلی عزیز. هیچکدام از لباسهای من به اندازهی جورابهایم گم نمیشوند. بعد از هر بار شستشوی لباسها در ماشین لباسشویی، با این چالش جدی مواجه میشوم. در حالت عادی هم، همیشه مشکل جورابهای گمشده من را اذیت میکند. به نظر شما، چرا جورابها بیشتر از بقیهی لباسها گم میشوند؟
پاسخ: دوست خوبم. اهمیت این مسئلهی مهم را درک میکنم. من و یکی از دوستانم، چند وقت پیش به بررسی دقیق این مسئله پرداختیم. ماجرا انقدر جدی است که حتی خرافات هم به آن راه پیدا کردهاند: موجوداتی فوق طبیعی که چون جوراب لازم دارند، میآیند و لنگهی جورابهای ما را میبرند!
من در حوزهی روانشناسی، دو دلیل برای این مسئله میشناسم و میتوانم به آنها اشاره کنم:
دلیل اول – خطای عددی در شمارش جورابهای گمشده
شما، یک لنگه جوراب خود را مشاهده میکنید و میبینید که جفت آن در آن اطراف نیست. ناراحت میشوید که جورابتان گم شده و این خاطره در ذهنتان ثبت میشود که یک جفت جوراب ناقص دارید. کمی آن سوتر یا کمی بعد، لنگهی گمشدهی جوراب خود را میبینید. اما چون معمولاً شکل و قیافهی جوراب را فراموش کردهاید (مغز عادت دارد که اطلاعاتی را که در نظرش چندان مهم نیستند، حذف کند) ممکن است فکر کنید یک لنگه جوراب تنهای دیگر را هم کشف کردهاید. دوباره ناراحت میشوید و غصه میخورید که الان دو جفت جوراب شما ناقص شده است!
در واقع شما، دو نیمهی مسئله را به عنوان مسائل جداگانهای در نظر میگیرید و میشمارید و کسی که چهار جفت جورابش، از هم جدا شده باشند، احتمال دارد که تعداد جفتهای جوراب ناقص شدهی خود را بین ۴ تا ۸ مورد برآورد کند.
ما در زندگی خود هم، بارها دچار این خطا میشویم و مشکلاتی را که همریشه هستند یا حتی قرار گرفتن آنها در کنار هم، میتواند کل مشکل را برطرف کند، به عنوان مشکلات جداگانهای میشماریم و فشار بیشتری را تحمل میکنیم.
دلیل دوم – جوراب پیش چشم و پیراهن دور از چشم
کسی که جوراب خود را گم میکند، بعید نیست یک یا چند مورد از پیراهنهای خود را هم در شلوغی خانه یا کمد، گم کرده باشد. اما وقتی پیراهن گم میشود، کاملاً گم میشود و هیچ نشانهای از آن باقی نمیماند. این است که ممکن است تا مدتها به این مسئله که پیراهن شما گم شده است، توجه نکنید و فقط زمانی که آن را در جایی میبینید، خوشحال شوید و آن را بپوشید یا در کمد لباس قرار دهید.
اما مسئلهی گم کردن جوراب، کمی پیچیدهتر است. یک لنگه از جوراب، پیش چشم شماست و به شما یادآوری میکند که “تنها مانده” و جفتش “گم شده” است. به همین دلیل، از لحاظ ذهنی، شما احساس میکنید که جورابهایتان خیلی بیشتر از بقیهی لباسهایتان گم میشوند.
ما مشکلاتی را که نشانههای آنها پیش چشم ماست، بیشتر میبینیم و مورد توجه قرار میدهیم. در حالی که ممکن است مشکلات دیگری وجود داشته باشند که به همان اندازه یا بیشتر، مهم هستند. اما نشانهای از آنها دیده نمیشود.
در زندگی شخصی یا شغلی خود، چه مشکلاتی را میشناسید که شبیه ماجرای جوراب گمشده هستند؟ مشکلاتی که به چند تکه تقسیم شده باشند و بارها و بارها شمرده شوند.
در مورد توضیح دوم، چه مثالهایی به ذهنتان میرسد؟ مشکلاتی از جنس لنگه جوراب، که پیش چشم ما هستند و دائماً دیده میشوند و مشکلاتی از جنس پیراهن که به دست فراموشی سپرده میشوند.
منبع: www.shabanali.com
لنگه جورابها رو اطرافیان ما که از نظر ارتباط کلامی دچار مشکل هستند بر میدارند و به نظر من این یک جور تخلیه ی انرژی برای این افراده که چون نمیتونند به طور مستقیم به طرف مقابلشون بگن که جایی ازش رنجیدن اینطوری میخوان حرفشونو با برداشتن وسایلش بهش بزنند که من از دستت دلخورم. برداشتن جوراب یا هر شی کوچکی میتونه نوعی تخلیه انرژی منفی از وجود این افراد باشه.